نويسندگان:
محمد نبوي، احمد حق‌دوستي

در تاريخ فرهنگ و کتب ديني و کتاب‌هاي ارزشمند ديگر از ورزش و تربيت بدني اطلاعات کافي موجود است اما مسلم اين است که دين مسيح همانند دين يهود و زرتشتي پيوسته مردم را به راستي و درستي و شناخت خداوند متعال و ستايش و اجراي قوانين درست مذهبي دعوت نموده است. اين برنامه‌ها از گذشته توسط پدران و مادران به فرزندان آموخته مي‌شده است. حضرت مسيح (عليه السلام) پيوسته در مورد تربيت فرزندان صالح و درستکار به ياران خود گوشزد مي‌نمود و معتقد بود که دنياي کنوني و آخرت به هم پيوسته است و بايد فرد را چنان بار آورد که نه تنها براي خود و خانواده و مذهبش مفيد باشد بلکه همچنين خدمتگزار جامعه و ميهنش محسوب شود. دين مسيح ورزش را نه تنها براي سلامت روح و جسم ارزشمند مي‌داند بلکه بر اين عقيده است که به وسيله ورزش نيروي سلامتي تضمين شده و در امر يادگيري کمک به سزايي به کودکان و نوجوانان خواهد شد. شخصي خدمتگزار خداوند، دين، مذهب و وطن خود است که پيوسته به وسيله ورزش صفات بارز اخلاقي در او به وجود آيد. آخرت از آن نيکوکاران و درستکاران خواهد بود. حضرت مسيح (عليه السلام) معتقد بود که شخص به وسيله دين مي‌تواند فرهنگي غني و ايماني درست داشته باشد و خدمتگزار لايق براي خداوند و خلق و کشور خود به حساب آيد. کليسا مرکز تجمع و ستايش پروردگار و برادري و برابري بوده است.
برنامه‌هاي ورزشي در دين مسيح همانند برنامه‌هاي تربيت بدني دين يهود و زرتشتي مورد توجه خاص روحانيون و مردم قرار مي‌گرفت. دانش اجتماعي و تربيت بدني از کودکي تا بزرگسالي به وسيله پدران و مادران و حتي روحانيون تدريس مي‌شد و تربيت جسم و روح در اين دين همانند ساير اديان از اهميتي خاص برخوردار بود. مسيحيان پايداري جسم بدون روح را غير ممکن مي‌دانستند و لذا ورزش‌هاي مختلفي در جهت نيرومندي اين دو قوه مخصوصاً، ورزش‌هاي طبيعي مورد توجه آنها قرار داشت. ساير ورزش‌ها مانند شکار حيوانات، شنا، راهپيمايي، اسب سواري، پرتاب نيزه، کشتي، ماهيگيري، شب زنده‌داري در جنگل‌ها و بيابان نيز طرفداران بسياري داشتند. روحانيان مسيحي ورزش‌هاي طبيعي را با همکاري پدران مادران به کودکان و نوجوانان مي‌آموختند و آنها را در امر ورزش تشويق و ترغيب مي‌نمودند. از طرفي ورزش‌هاي گروهي هم با شادي و نشاط خاص خود مورد قبول پدران و مادران و فرزندان بودند. موضوع ديگر اين است که انضباط در دين مسيحيت از ارزش والايي برخوردار بوده و هست. (1) کودکان از خردسالي با توجه به فرمان اولياي خود انضباط را فراگرفته و هنگام رفتن به کليسا با هم تحت نظر و مراقبت معلمان خود قرار مي‌گرفتند. خوشرويي نيز يکي از اهداف بسيار مهم دين مسيح به شمار مي‌آمد.

برنامه‌هاي تربيت بدني در دين مسيح

تعليم و تربيت جوانان مسيحيان اوليه نخست شامل شناخت خداوند و ايمان به او و حقيقت و درستي دين بود. برنامه‌هاي درسي که در کليساها به اجرا در مي‌آمد عبارت بودند از: ادبيات زبان، هنرهاي زيبا و ساير علوم مختلف ديگر، فلسفه تعليم و تربيت، فلسفه و فلسفه‌ي اديان و بالاخره تربيت بدني و علوم ورزشي. در کليسا و مدارس، ورزش‌هاي مختلف توسط معلمان هر کلاس اجرا مي‌گرديد. تدريس برنامه‌هاي ورزشي در دوره‌هاي ابتدايي بيشتر در قالب بازي با توپ و راه رفتن و دويدن‌هاي ساده صورت مي‌گرفت و در بزرگسالان توجه بيشتري بر روي حرکات و تمرينات آمادگي جسماني معطوف مي‌شد. در مورد ورزش‌هاي بانوان نيز اگرچه مسيحيت به آن اهميت لازم را داده اما در کليساها کمتر به ورزش بانوان توجه مي‌شد.
به هر حال با گذشت زمان، ورزش‌هاي مختلف مثل انواع و اقسام دوها، پرش‌ها، شنا، اسب سواري، بازي با تخته نرد، شکار حيوانات، ماهيگيري و قايقراني به طور ساده رونق پيدا نمود. هدف مسئولان مدارس و کليسا و معلمان کودکان و نوجوانان از ورزش و برنامه ريزي تربيت بدني در مرحله اول شادي و نشاط و از خودگذشتگي و روح جوانمردي بود، اما از طرف ديگر در کليسا و مدارس بر بهداشت خانواده نيز تأکيد مي‌شد. با اشنايي کودکان، نوجوانان مخصوصاً جوانان با ورزش‌هاي مختلف، برنامه‌ريزي مسابقات مختلف در دوران مسيحيان اوليه حتي برنامه‌هاي ورزشي المپيک شروع شد و بسيار مورد توجه قرار گرفت، به طوري که مردم توجه خود را به ساختن پارک‌ها و ميدان‌هاي ورزشي معطوف نمودند. پايکوبي و حرکات موزون، ژيمناستيک و حرکات طبيعي از هر جهت نظر دانش آموزان را به خود جلب مي‌کرد و تفريحات سالم و اجراي برنامه‌هاي اردويي از ديگر کارهاي معلمان براي دانش آموزان بود.
برنامه‌ي مسابقات ورزشي بين مدارس، مورد توجه دانش آموزان قرار داشت و همه ساله با شرکت دانش آموزان و کمک معلمان و اولياي آنها گامي‌ بزرگ در جهت سلامت و تندرستي آنها برداشته مي‌شد. به طوري که با گذشت زمان برنامه‌هاي بسيار جالبي به نام پيش‌آهنگي پسران و دختران به وسيله‌ي لرد بيدن پاول (2) و همسرش که بنيان‌گذار پيش‌آهنگي در انگلستان بودند، انجام گرفت. نظر او که قسمت مهمي ‌از تعليم و تربيت و آموزش و پرورش و تفريحات سالم جهان امروزي است، در مدارس مسيحي و کليساهاي سراسر جهان نفوذ کرد و اردوهاي پيش‌آهنگي دختران و پسران و کودکان و نوجوانان به طور مرتب در چهار فصل صورت مي‌گرفت. باشگاه پسران و باشگاه‌هاي مخصوص دختران که زير نظر شهرداريها و آموزش و پرورش برپا بودند از اهميت خاصي برخوردار شدند. در پيش آهنگي درجات مختلفي مانند فرشتگان، شير بچگان پيش‌آهنگي پسران، دختران و پيش آهنگان مربي و بالاخره پيش‌آهنگي وود بج (3) که آخرين و بهترين مرحله براي پيش آهنگان بسيار سخت و در عين حال جالب بود در نظر گرفته شد.
هدف از پيش‌آهنگي باشگاه‌هاي مختلف ورزشي در شهرداري‌ها و آموزش و پرورش شامل مواردي بود مانند دوستي و برادري، شفقت به حيوانات، روح جوانمردي و از خودگذشتگي، احترام به پرچم وطن و خدمت به هم‌نوع و پاسداري از ميهن و منابع طبيعي و آشنايي کامل با طبيعت و جامعه‌اي که در آن زندگي مي‌کردند. ايمان به خداوند و راستي و رستگاري و حس ميهن‌دوستي و کمک به هم نوع از اساسي‌ترين برنامه‌هاي ورزشي در دين مسيحيان اوليه و حال بوده و هست. (4)

هدف‌هاي تعليم و تربيت در مسيحيت

هدف‌هاي تعليم و تربيت مسيحيت، جامع، عالي و عمومي ‌است. بر طبق آيين و کتاب مقدس انجيل در دين مسيح، کودکان يم بايست بر روال خواسته‌ي کشيش از نظر اخلاقي يکديگر را همان‌گونه که خداوند افراد را دوست مي‌دارد دوست داشته باشند و نسبت به يکديگر وفادار بمانند. هدف مسيح، تهذيب امور اخلاقي افراد است به طوري که از طريق هدايت افراد منجر به زندگي خداپسندانه براي رستگاري ابدي شود. فلسفه‌ي تعليم و تربيت مسيحيت همچنين اصلاح اجتماع از طريق مناسبات انساني مبتني بر اخوت و برادري و دوستي و شناخت و اهميت دادن به هر يک از افراد بشر را به عنوان هدف دوم دنبال مي‌کرد.

هدف‌هاي تربيت بدني در دين مسيحيت

حضرت مسيح (عليه السلام) خود، عالي‌ترين جوانمردي را به جهان بشريت عرضه کرده است. در روح و جسم او تناسب کامل ديده مي‌شد و علاقه بسياري به ايجاد فضاي سالم و آزاد و آرامش طبيعت داشت و به طور مسلم گوشه‌گير و انزواطلب نبود. او اگرچه با درد و رنج آشنايي کامل داشت و اغلب در جست‌وجوي تنهايي يا خلوت و تفکر و انديشه بود، مصاحبت افراد را دوست داشت، از آن لذت مي‌برد و از شرکت در اجتماعات هم خرسند و مسرور بود. بنابراين حضرت مسيح نمونه‌هاي زندگي جمعي را ذاتاً بد نمي‌دانست و هيچ چيز در نظر او به طور قطعي مطرود نبود بلکه بستگي به نحوه‌ي استفاده از آنها داست. او شادي و نشاط و استراحت و تمدد اعصاب را در اين جهان محکوم نمي‌کرد و همواره حامي ‌از خودگذشتگي بود.
با ارزشيابي تفسير کتب آسماني از مفاهيم بدن، روح و روان در عهد قديم (Old Testament) و عهد جديد (New Testament) آشکار شد که در مسيحيت به انسان به عنوان يک موجود کل نگريسته مي‌شود نه موجودي دوگانه. (5)

پي‌نوشت‌ها:

1. حکمت (1370).
2. Lord Beden Powell.
3. Wood Badge.
4. A World History of Physical Education, van Dalen, Bruce, Bennett.
5. A World History of PH, Ysical Education, Van Daleh, Bruce, Benetti.

منبع مقاله :
نبوي، محمد؛ حق‌دوستي، احمد؛ (1394)، اصول و فلسفه‌ي تربيت بدني، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم